داود نبي گفت: خدايا ميخواهم يک زن خوب برايم جور کني. خداوند وحي فرمودند: برو فلان کوچه و فلان خيابان آن زن برگزيده است. اين زن برگزيده گفت: من خيلي اهل نماز شب يا ذکر نيستم و مثل تو آدمي هستم که مشغول کارهاي عبادي هستم من آدم خيلي معمولي هستم. حضرت داوود خيلي تعجب کرد و وقتي از خدا سؤال کرد: يعني چه؟ حضرت از آن خانم پرسيد: گفت وقتي مشکل و سختي پيدا ميکني، چه کار ميکني، من عادي هستم. ميگويم: فقط خدا!
درباره این سایت