معرفي و خلاصه کتاب سه تفنگدار
رمان فرانسوي
الکساندر دوما
دلاوريهاي سه تفنگدار لويي سيزدهم (آتوس، پورتوس، آراميس) + جواني دلير و باهوش(دارتانيان) که بعدها عضو تفنگداران سلطنتي ميشود. اينها با هم پيمان دوستي بستند و در همه مهالک و مخاطرات با يکديگر بودند.
چهار سال قبل، مشغول مطالعات کلام و اديان رشته نقد مسيحيت شدم. از آن به بعد مطالعاتي درباره موارد مختلف انجام ميدادم ولي يادداشت برداري نميکردم. الان بعد از چهارسال ميخواهم مطالب مختلفي ه با آنها مواجه ميشوم، در جايي ثبت کنم. اطمينان دارم اين تجربه هاي تبليغي - تحقيقي به کار بسياري از افراد ميآيد.
غذاهاي سالم
برنج > چلو: دمي يا آبکش >> اگر دوست داشتيد رويش را با زعفران يا آب لبو تزيين کنيد.
خورشت آلو اسفناج: تکههاي گوشت گوسفند يا ران بوقلمون>> هر نفر 2 - 4 تکه + پياز داغ + اسفناج خرد شده(دو ليوان) + زردچوبه + رب يک قاشق + آلو گوشتدار هر نفر 2 - 4 عدد + دارچين(يک قاشق مرباخوري) + سه ليوان آب
اگر آلوها را ديرتر داخل خورشت بريزيد بهتر است؛ چون له و پخش نميشود.
قرآن به عفاف و حجاب رفتاري مردان و ن چنين اشاره ميکند:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» (سوره نور، آيه 30.)
اي رسول ما به مردان مؤمن بگو: چشمها را از نگاه ناروا بپوشانند.
«قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ» (سوره نور، آيه 31.)
اي رسول به ن مؤمن بگو: چشمها را از نگاه ناروا بپوشانند.
مسيحيان و يهوديان به پوشيده بودن موي ن اهميت ميدادند و آن را از نشانههاي عفت ن برميشمردند.
متأله مسيحي، تِرتوليانوس (از آباء کليسا، متوفي 225 ميلادي)، در اثرش (درباره پوشش ن)، ن مسيحي را مم ميکرد در لباس پوشيدن، آرايش مو، راه رفتن و استفاده از زيورآلات همانند ن مشرک نباشند.
در دوره معاصر گروهي از يهوديان راستکيش (ارتدوکس) همچنان بر وم پوشيده بودن موي ن پافشاري ميکنند.
ويکي فقه
گوهر ادب آواز، عامل انتحاري شهادت دستغيب
بالاخره نوبت به ايشان هم رسيد. روز جمعه 20 آذر 1360 وقتي آيتالله به طرف محل اقامه نماز جمعه حرکت ميکرد، ناگهان درِ خانهاي باز شد و خانمي خارج شد و به طرف ايشان آمد. اتفاق تازه و عجيبي نبود چون معمولاً مردم جمعهها در مسير خانه آيتالله تا مصلي ميآمدند و نامههاي درخواستشان را به ايشان ميدادند. در اين مواقع، آيتالله هم خيلي مراقب بودند پاسداراني که اطراف ايشان هستند، مانع نزديک شدن مردم به ايشان نشوند.
آن زن که بعدها معلوم شد اسمش «گوهر ادب آواز» است هم از اين ويژگي آيتالله باخبر بود که با وجود مخالفت پاسدارها که ناشي از نگراني آنها از تکرار ترورهاي نافرجام گذشته بودند، و با اجازه خود آيتالله به چشمبرهمزدني خودش را به ايشان رساند و در يک لحظه، زمين و زمان را به هم دوخت. ساعت 11:25 دقيقه بود که کوچهپسکوچههاي اطراف خانه آيتالله دستغيب زير و رو شد. آن دختر 19 ساله که ظاهرش مثل ن باردار بود، به شکمش مواد منفجره بسته بود و همين که به آيتالله نزديک شد، ضامن را کشيد و بدن خودش هم قطعه قطعه شد. او که از اعضاي گروهک منافقين بود، با اين حرکت انتحاري، يکي از مردان بزرگ روزگار را از ايران و ايرانيان گرفت.
کتابهاي عهد عتيق: کتابهاي عهد جديد:
پيدايش genesis متي matthew
خروج exodus مرقس mark
لاويان leviticus لوقا luke
اعداد numbers يوحنا john
تثنيه deuteronomy اعمال رسولان acts
يوشع joshua روميان romans
داوران judges اول قرنتيان 1 corinthians
روت ruth دوم قرنتيان 2 corinthians
اول سموئيل 1 samuel غلاطيان ghalatians
دوم سموئيل 2 samuel افسسيان ephesians
اول پادشاهان 1 kings فيليپيان philippians
دوم پادشاهان 2 kings کولسيان colossians
اول تواريخ 1 chronicles اول تسالونيکيان 1 thessalonians
دوم تواريخ 2 chronicles دوم تسالونيکيان 2 thessalonians
عزرا ezra اول تيموتائوس 1 timothy
نحميا nehemiah دوم تيموتائوس 2 timothy
استر esther تيطوس titus
ايوب job فليموس philemon
مزامير psalms عبرانيان hebrews
امثال proverbs يعقوب james
جامعه ecclesiastes اول پطرس 1 peter
غزل غزلها song of songs دوم پطرس 2 peter
اشعيا isaiah اول يوحنا 1 john
ارميا jeremiah دوم يوحنا 2 john
مرائي ارميا lamentations سوم يوحنا 3 john
حزقيال ezekiel يهودا jude
دانيال daniel مکاشفه revelation
هوشع hosea
يوئيل joel
عاموس amos
عوبديا obadiah
يونس jonah
ميکاه micah
ناحوم nahum
حبقوق habkkuk
صفنيا zephaniah
حجي haggi
زکريا zecheriah
ملاکي malachi
ويرايش نشده
با توجه به اين ملاک، بعيد است شارع مقدس به مجتهدي که به جنون ادواري ابتلا دارد، ارجاع دهد.
ويرايش شده
با توجه به اين ملاک، بعيد است شارع مقدس به مجتهد مبتلا به جنون ادواري، ارجاع دهد.
ويرايش مقاله، کتاب، پاياننامه پذيرفته ميشود.
سلام و عرض ادب. اگر شکواييه يا . دستنويس داريد يا خواهان براتون مياره و که به تايپ نياز داره به صورت دورکاري در خدمتم. کلمهاي 4 تومن از روي کتاب و 5 تومن براي دستنوشته. رمضاني 09191515288 همين الانم براي چند تا وکيل دارم کار مي کنم و شکايت نامه و . رو دستنويس ميفرستن تايپي ميگيرن
قابل توجه قضات و وکيلان » وکلا + وکيل + قاضي
تايپ شکايت نامه و مطالب ديگر که به صورت دست نويس توسط خواهان و تنظيم شده است، پذيرفته مي شود.
09191515288
سلام اگر کار مازاد براي تايپ داشتيد در خدمتم براي دورکاري. کلمهاي 4 تومن از روي کتاب و 5 تومن براي دستنوشته. رمضاني 09191515288 همين الانم براي چند تا وکيل دارم کار مي کنم و شکايت نامه و . رو دستنويس ميفرستن تايپي ميگيرن
## تبديل پايان نامه به کتاب پذيرفته مي شود: 09191515288 >> واتساپ >>> شبکههاي اجتماعي##
براي تبديل پايان نامه به کتاب به مراحل زير دقت بفرماييد:
1. انتخاب نام براي کتاب.
نبايد از عنوان پاياننامه براي نام کتاب هم استفاده کنيد. براي کتاب ميتوانيد نام جديدي انتخاب کنيد.
2. حذف مطالب اشاره کننده به پاياننامه
در متن پاياننامه هر کجا کلمه پاياننامه، مقاله، تحقيق و کلمات اينچنين استفاده شده، آن را به کتاب تبديل کنيد و عبارات استاد راهنما، استاد مشاور و هر نشانه مربوط به پاياننامه را حذف کنيد.
3. تغيير تيترها و عناوين فصول و تبديل به عبارات مشابه.
4. هر بخش از کتاب بايد به جاي يک فصل شامل دو فصل شود.
5. شروع هر فصل از يک سوم صفحه باشد.
6. شماره فصل بايد با عدد، مشخص شود و فصلها حجم متناسبي داشته باشند.
7. اصطلاحات و کلماتي که معادل لاتين دارند در پاورقي ذکر شوند.
8. تنظيم پاورقيها، رفرنسها و پينوشتهاي پاياننامه براساس کتاب هاي رايج
9. وقتي پايان نامه به کتاب تبديل مي شود يک منبع ديگر به منابع ذکرشده در انتهاي کتاب فعلي اضافه مي شود که در واقع پايان نامه خودتان است.
10. حذف بخش هايي همچون اهداف، فرضيات و بيان مساله مختص پايان نامه. اما اطلاعات ضروري اين بخش ها را در قسمت هاي ديگر کتاب استفاده کنيد. مثلا اهداف را به مقدمه کتاب اضافه کنيد.
11. نوشتن پيشگفتار براي کتاب
فرق پيشگفتار و مقدمه
مطالب موجود در پيشگفتار
12. به اين نکته نيز توجه داشته باشيد،عنوان و توضيح جداول در بالاي آنها و عنوان و توضيح اشکال و نمودارها در پايين آن ها قرار مي گيرند.
13. بسيار مهم است که در متن پايان نامه نيز تغييراتي داشته باشد، مهمترين هدف در اين مرحله روان سازي متن و تبديل ساختار متن پايان نامه به کتاب است.
برخي مواردي که بايد در اين قسمت رعايت شود :
· نام کتاب ها در متن فقط به حالت ايتاليک درج شود و از گيومه استفاده نشود.
· نام اشخاص و مکان هاي خاص فقط اولين بار در گيومه و بدون ايتاليک شدن درج مي شود. نام مشاهير و مکان هاي معروف از اين قاعده مستثني هستند و بدون گيومه قيد مي شود.
· نقل قول هاي مستقيم از منبع با تو رفتگي 1?5 سانتي متر و قلم کوچک تر از قلم متن اصلي و بدون گيومه درج مي شود.
· تبديل سايز به رقعي و وزيري
براي تبديل کتاب به سايز رقعي اندازه سايز را 14?5 در 21 و مارجين را 2 بگذاريد. همچنين براي تبديل کتاب به سايز وزيري نيز از سايز 17?5 در 25 و مارجين 2?2 استفاده کنيد.
· فهرست منابع را به طور کلي و يک جا در انتهاي کتاب به صورت خلاصه بياوريد و از تکرار بپرهيزيد.
· ناشر معروف
برادرزاده ام مهد ميره ولي اصلا سر کلاس نميشينه،تازگيا خبردار شديم انقد رفته پيش مدير مهد نشسته، جزو پرسنل دفتري شده،به عنوان رابط وقتي پدر مادرا ميان دنبال بچه هاشون،ايشون ميره بچه ها رو صدا مي کنه،با مدير مهد بانک هم ميره
اون لحظه که توي آسانسور داري مياي بالا ک بري خونه و بوي قرمه سبزي همه جاپيچيده برادرزاده ام مهد ميره ولي اصلا سر کلاس نميشينه،تازگيا خبردار شديم انقد رفته پيش مدير مهد نشسته، جزو پرسنل دفتري شده،به عنوان رابط وقتي پدر مادرا ميان دنبال بچه هاشون،ايشون ميره بچه ها رو صدا مي کنه،با مدير مهد بانک هم ميره
و در عين نااميدي ميگي عمرا از خونه ما باشه و پاتو ميزاري خونه ميبيني قرمه سبزي دارين
موهاي فرمو دوس نداشت و عاشق موي و صاف بود،کسي که دوسش داشتمو ميگم،هروز يه اتومو دستم بود که موهامو صاف کنم که اون دوس داشته باشه تااز حموم ميومدم سريع اتومو رو به برق ميزدم که موج موهامونبينم اصلا،حتي ازشون متنفرشده بودم فقط سعي ميکردم شبيه سليقهي اون باشم ولي اشتباه
ميکردم،حالا که چندسال گذشته وفکرميکنم ميبينم حتي موهاي صاف شدمم فايده نداشت فقط سوختن و مجبورشدم ازته کوتاهشون کنم هم دلم سوخت هم موهام اوني که بخوادت سليقش ميشه"تو"هرجوري که هستي اوني که بخوادبره هم اصلا دوست داشتناتو نميبينه و درنهايت ميره،فقط تويي ميمونه که شبيه تو قبلي نيس
ناراحت نيستما،اتفاقا آدما بايدتجربه کنن تا عاقل بشن ولي ميخوام بگم خودتونو توهرحال و شرايطي دوست داشته باشين اولويت زندگيتون خودتون باشيد نه بقيه و واسه خودتون ارزش قائل بشيد شبيه خودتون بمونيد تا کسي از جنس خودشما سرراهتون قرار بگيره،"هرکسي" لايق اين نيس که بخاطرش عوض بشيد
مسئله اصلي در زمينه گذران اوقات فراغت در ايران از اينجا شروع ميشود که در جامعه ايران درباره فضاها و وسايل گذران فراغت و به معناي دقيق درباره صنعت فراغت حداقل بر اساس ويژگيهاي فرهنگي و اجتماعي اين سرزمين، آنگونه که شايسته است کار نشده است.
بچه هفت ساله، تازه جمع و تفريق ياد ميگيرد. اين مفاهيم رياضي، آرام آرام در شخصيت بچه شکل ميگيرد؛ يعني با ضرب دارد تعامل اجتماعي را ياد ميگيرد، با تقسيم ياد ميگيرد بخشي از وظايف تقسيم بشود. وقتي منها ياد ميگيرد، ميفهمد بايد چيزي را از خودش کم کند. وقتي جمع را ياد ميگيرد، ميفهمد که بايد چيزي را به خودش اضافه کند.
داود نبي گفت: خدايا ميخواهم يک زن خوب برايم جور کني. خداوند وحي فرمودند: برو فلان کوچه و فلان خيابان آن زن برگزيده است. اين زن برگزيده گفت: من خيلي اهل نماز شب يا ذکر نيستم و مثل تو آدمي هستم که مشغول کارهاي عبادي هستم من آدم خيلي معمولي هستم. حضرت داوود خيلي تعجب کرد و وقتي از خدا سؤال کرد: يعني چه؟ حضرت از آن خانم پرسيد: گفت وقتي مشکل و سختي پيدا ميکني، چه کار ميکني، من عادي هستم. ميگويم: فقط خدا!
به قول مادر آن شهيد که در کنار جنازه بچهاش ميگفت: يک ترازو بياوريد. يک ترازو آوردند. آن کفن را در ترازو کشيد. گفت: سه کيلو و نيم است. وقتي به دنيا آمده بود، سه کيلو و نيم بود، فرقي نکرده است، امانت را پس ميدهم
وقتي بابام رفت، زنعموي بابام شب سوم اومد خونه مون انقد خندوندمون كه دل درد گرفتيم! عزادار رو نبايد تنها گذاشت، ماها كه تنهاييم اينجوري دووم نمياريم! بياين يه كم چرت و پرت بگيم سلولهاي معزمون از زير اين فشار بياد بيرون فقط يه كم!
بايد نيازها رده بندي و بر اساس ملاک اهميت، تأمين بشوند. حق ندارم وقتي شکم طرف، هنوز از غذا پر نشده است و استخوانهايش دارند ساز ميزنند و همه وجودش تلاوت ميکند که کاسه ام خالي است، نيازهاي فکري اش را تأمين کنم.
ديدگاه اسلام و مسيحيت درباره علم
دو جور مكتب داريم: بعضي مكتبها علمگريزند، بعضي مكتبها خردگريزند، بعضي دينها دنبال علم ميروند، علمورز هستند، خردورزند؛ مثلاً مكتب مسيحيت كه الان به انحراف كشيده شده، شما نگاه كنيد اروپاييها پيشرفت كردند؛ به ظاهر يعني تمدن ظاهري در علوم تجربي بود و پيشرفتشان به خاطر اين بود كه مسيحيت تحريف شده را كنار گذاشتند؛ اما ما زماني كه واقعاً مسلمان بوديم، چقدر پيشرفت كرديم؟ چقدر همه چيز داشتيم؟ طب ما اول بود، در علوم مختلف، رتبه اول را داشتيم. گوستاو لوبون ميگويد: تمام چيزهايي كه در غرب داريم، همه را از مسلمانها گرفتيم. نگاه مسيحيت به علم، خيلي جالب است. در باب دوم آيه 16 و 17 در كتاب تورات سفر پيدايش ميگويد: خداوند درختهايي را ممنوع كرد. گفت آدم از اين درختها نخور. يكي از درختها درخت نيك و بد و علم بود. قرار بود آدم نخورد. پدر ما آدم از درخت علم خورد، عارف به نيك و بد شد، عالم شد. انسان كه نبايد عالم شود. از اين درخت خورد عالم شد. مبادا دست آدم به درخت حيات برسد تا ابد زنده ميماند. خداها زياد ميشوند. بايد از بهشت بيرونشان كنيم. كتاب مقدس ميگويد: جرم ما كه از بهشت بيرونمان كردند، اين بود که دنبال علم رفتيم. اين يک ديدگاه درباره اصل علم است. مي رويم سراغ اسلام همه اش ميگويد دنبال علم باش پيغمبر وقتي وارد مسجدي شدند يك طرف حلقه زده بودند بحث هاي علمي ميكردند يك طرف نماز و ذكر ميخواندند اصحاب نگاه ميكردند پيغمبر كدام جمع ميرود خيلي ها در دلشان ميگويند پيغمبر خداست اهل ذكر و مناجات است حتما ميرود داخل كساني كه اهل عبادت هستند اما آن طرف دارند بحث علمي ميكنند هي دارند سر همديگر داد ميزنند بحث ميكنند آنها آن طرف آرام عبادت ميكنند چقدر خدا دوستشان دارند بعضي از اصحاب اينطوري فكر كردند پيامبر كدام گروه را انتخاب كردند رفتند سمت اونهايي كه مباحثه ي علمي ميكردند اصحاب سوال كردندي يا رسول الله چيكار ميكني اينها دارند نماز ميخوانند پيغمبر فرمو دند كه اگر علم بيايد نماز ميآيد اگر علم بيايد حال عبادت ميآيد اگر علم بيايد نماز ماندگار ميماند اگر علم نباشد چي؟ همه اش خواهد رفت و همه اش بي اثر ميشود خب گفتيم امام صادق گفت اين علم نوري است كه در دلت بايد روشن شود اين علم چي است چيكار بايد بكنم اين دل نوراني شود چيكار كنم اين علم در دلم روشن شود
درباره این سایت